زمان جاری : دوشنبه 31 اردیبهشت 1403 - 9:41 بعد از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم


سلام مهمان گرامي؛
مهمان گرامي، براي مشاهده تالار با امکانات کامل ميبايست از طريق ايــن ليـــنک ثبت نام کنيد


آیا میدانید؟ ایا میدانید :






تعداد بازدید 40
نویسنده پیام
soran آفلاین



ارسال‌ها : 3
عضویت: 15 /7 /1390
سن: 21
زندگینامە آدولف هیتلر
بیستم آوریل زادروز مردی است کە کمابیش نامش را شنیدەایم و در مورد او حرف و حدیثهای بسیار زیادی زدە شدە و در آیندە نیز زدە خواهد شد .
آدولف هیتلر مردی است کە جهان را لرزاند و بە اعتقاد بسیاری دنیایی کە امروز در آن زندگی می‌کنیم ساختە و دست‌پروردە اوست ؛ دنیایی کە چە از نظر نظامی و چە از نظر ارتباطات و از نقطە نظرهای دیگری چون پزشکی ، فرهنگی ، اقتصادی ، علمی و حتی تفریحی بی‌تأثیر از او نبودە و نمی‌تواند باشد .
در اینجا نمی‌خواهم در مورد خوب یا بد بودن او سخن بگویم چرا کە تبلیغات دنیای غرب برعلیە او بە حدی است کە هرکس تا نام او را می‌شنود بە یاد کورەهای آدم‌سوزی ( کە اصلا وجود نداشت ) ، کشتارهای وسیع غیرنظامیان و جنگ و خونریزی و کشتار می‌افتد . در صورتیکە واقعیت امر چیز دیگریست و این نکتە هیچگاه نباید فراموش شود کە هیتلر برای سە سال متوالی مرد سال اروپا لقب گرفت و جهانیان او را می‌ستودند و ملت آلمان او را می‌پرستیدند . پس هیتلر را نباید بە صرف یک جنایتکار جنگی نگریست ، هرچند کە جنایتکار جنگی را نیز باید بیشتر مورد بررسی قرار داد . در هر جنگی جنایت رخ می‌دهد و کشتە شدن بی‌گناهان منفک از جنگ نمی‌باشد . آیا می‌توان باور کرد کە هیتلر بە تنهایی دست بە این همە ڤنایت زدە باشد و متفقین جوابی بە این جنایتها ندادە باشند ؟
در دادگاه نورنبرگ کە برای محاکمە جنایتکاران جنگی برگزار شدە بود هیچ وکیل مدافعی از او دفاع نمی‌کرد و تنها دادستانهای غربی بودند کە او را محکوم می‌کردند و شاهدینی بودند کە همگی دست‌نشاندە متفقین بودند و برای اثبات صحت و یا سقم مطالبشان هیچ بررسی جدی بە عمل نیامد .
در جایی دیدم کە شخصی در جایگاه شهود ادعا کردە بود کە در کارخانەای کار می‌کردە کە در آن توسط روغن برگرفتە شدە از انسانهایی کە سوزاندە می‌شدند نوعی صابون درست می‌کردەاند و تنها مدرکش قالب صابونی بود کە روی میز قاضی دادگاه وجود داشت . حال در مورد اینکە آن صابون مورد آزمایش قرار گرفتە یا خیر مدرکی در دست نمی‌باشد .

هیتلر می‌گوید :

. . . بە هیچ وجە مهم نیست ، وقتی ما فاتح شدیم هیچکس در این بارە سوالی نخواهد کرد .
آری ، مانند این است کە او تمامی این روزها را پیش‌بینی کردە بودە است و پس از جنگ ، هنگامیکە متفقین بە پیروزی رسیدە بودند هیچ‌کس آنها را بازخواست نکرد کە مثلا آقای استالین شما چرا در اول جنگ کە متحد هیتلر بودید آن فجایع را در فنلاند بوجود آوردید .

بە هر حال . . . . . . . . مختصری از زندگی او :

صد و بیست و سە سال پیش ، در یک غروب بهاری در منطقە سرسبز باواریا ( مرز میان آلمان و اتریش ) ، آلویس و کلارا صاحب فرزندی شدند کە نامش را آدولف گذاشتند .
آلویس هیتلر کارمند ادارە گمرک بود و بە همین جهت دوست داشت کە پسرش نیز راه او را ادامە دهد و کارمند شود . از این رو با آنکە در آن زمان در وضعیت مالی بدی قرار داشت پسرش را برای تحصیل بە مدرسە فرستاد اما آدولف نمی‌خواست کارمند شود . او کارمند شدن را همتراز اسارت می‌دانست و از اینکە بلە قربان‌گوی کس دیگری باشد متنفر بود . بە همین جهت با آنکە پدرش سخت مخالف بود بە هنر نقاشی روی آورد . دیری نپایید کە نخست پدر و سپس مادرش را از دست داد و او مجبور شد کە برای ادامە زندگی بە تنهایی بە وین ، پایتخت بزرگ و ثروتمند آن زمان اروپا ، گام بگذارد . او در آنجا روزگار سختی را پشت سر گذاشت . در سال 1914 یعنی درست در سالی کە جنگ جهانی اول رخ داد بە آلمان مهاجرت کرد و چون تعصبات ملی قوی‌ای داشت بە جبهە اعزام شد و آن طور کە دوستانش می‌گویند رشادتهای زیادی از خود نشان داد تا آنجا کە بە مدال صلیب شجاعت کە تا آخر عمر با افتخار بە گردن می‌آویخت نایل گشت .
بە سبب جراحتهای جنگ در بیمارستان بستری بود کە خبر شکست آلمان را بە گوشش رساندند . این تلخ‌ترین خبری بود کە تا آن زمان شنیدە بود و او را منقلب نمود . او سیاستمداران را مسببین اصلی این شکست می‌دانست و بە همین جهت بود کە نسبت بە حکومتی کە آنان بە نام جمهوری وایمار تشکیل دادند هیچگاه خوشبین نبود .
پس از جنگ او در قسمت تبلیغات ارتس بە کار مشغول شد تا زمانیکە وارد حزب کارگران آلمان گشت . این همان حزبی است کە بعدها بە نام حزب ناسیونال سوسیالیسم آلمان بزرگترین حزب آلمان گردید .
حزبر کارگران ، حزبی کوچک و متشکل از نهایتا 10 عضو و تعدادی هوادار بود . اما با مدیریت ، فعالیت و کوششهای آدولف هیتلر و همچنین ابداعاتش از قبیل ساختن پرچم و سرود برای حزب و نیز برگزاری جلسات حزبی در اماکن مطرح و همچنین تاسیس روزنامە برای حزب رفتە رفتە تبدیل بە حزبی بزرگ شد تا آنجا کە دست بە یک کودتا زدند کە بعدها بە نام کودتای آبجوفروشی مشهور شد . کودتایی کە در آن هیتلر و دیگر افراد حزب بر علیە جمهوری براه انداختند . اما بە سبب خامی او و همکارانش در این راه با شکست مواجە شدند و نە تنها همگی را بە زندان افکندند بلکە حزب تعطیل و غیرقانونی اعلام و از هرگونە فعالیتی منع گردید .
هر کس دیگری بود دست از کار می‌کشید و یا حداقل در زمانی کە در زندان بود حرکتی نمی‌کرد اما این شخصیت خارق‌العادە دست بە یکی از بزرگترین اعمال خویش زد ، نوشتن کتاب نبرد من .
کتاب نبرد من بعدها بە عنوان کتاب مقدس نازیها ( اعضاء حزب ناسیونال سوسیالیسم ) درآمد کە در آن ریشەهای فکری رایش سوم بیان گردیدە است . رایشی کە بزرگترین امپراتوری آلمان لقب گرفت .
پس از آزادی او با دولت توافق نمود کە بر علیە آنان حرکتی انجام ندهد و اینچنین بود کە بار دیگر حزب را رو بە جلو بە پیش راند .
حزب نازی بە علت نبوغ سیاسی هیتلر بە سرعت حزب اول آلمان شد و در پارلمان اکثریت کرسیها را بە خود اختصاص داد بطوریکە هرمان گورینگ یکی از نزدیکترین یاران هیتلر بە عنوان رییس پارلمان انتخاب گردید .
سرانجام در 30 ژانویە 1933 ژنرال هیندنبورگ رییس جمهور سالخوردە آلمان آدولف هیتلر را بە عنوان صدراعظم آلمان برگزید و این لحظە تاریخی آغاز رایش سوم می‌باشد .
هیتلر پس از بە قدرت رسیدن بە سرعت وضع اقتصادی آلمان را بهبود بخشید و با اینکە در پیمان ورسای آلمان حق داشتن نیروی نظامی را نداشت با نیرنگ یک نیروی نظامی برای آلمان آفرید کە تا آن زمان بی‌سابقە بود .
پس از آن اتریش را الحاق آلمان کرد . اتریش پس از جنگ جهانی اول بسیار ضعیف شدە بود و هیچ نشانی از شکوه و عظمت گذشتە را نداشت ، بە همین سبب مردم مشتاقانە بە الحاق کشورشان بە آلمان قدرتمند رای مثبت دادند . این واقعە بە آنشلوس معروف است .
بدین ترتیب هیتلر در 14 مارس 1938 پیروزمندانە و درحالیکە بە ابراز احساسات مردم کە مشتاقانە برای دیدنش صف کشیدە بودند پاسخ می‌گفت وارد وین ، شهری کە روزگاری در آن زندگی سختی را سپری کردە بود ، گردید .
پیمان ورسای یکی از ذلت‌بارترین پیمانهایی بود کە پس از جنگ جهانی اول و در پی شکست آلمانها بر ملت آلمان بطور ظالمانە تحمیل گردیدە بود و هیتلر سوگند خوردە بود کە این پیمان را براندازد . از جملە مفاد این پیمان دادن سرزمینهایی از آلمان بە لهستان بود و چون آلمانیها ، لهستانیها را ملتی پست‌تر از خود می‌دانستند این امر برایشان بسیار گران می‌آمد . و این در حالی بود کە لهستانیها مردم این ناحیە را بە سختی اذیت می‌کردند . بدین سبب بە دستور هیتلر در سپیدە دم اول سپتامبر 1939 لشکریان قدرتمند ورماخت ( ارتش آلمان ) مانند سیل از مرز لهستان عبور کردند و از شمال و جنوب و مغرب بە سوی ورشو پیش راندند . انگلستان و فرانسە کە در آن زمان جزو هم‌پیمانان لهستان بودند ، پس از این واقعە بە آلمان اعلام جنگ کردند و این آغاز جنگ جهانی دوم ، بزرگترین جنگ تاریخ بشری ، بود .
نبوغ نظامی هیتلر بە صورتی بود کە همە جهان را بە شگفتی واداشتە بود . با تدابیر نظامی این مرد ، لهستان ، دانمارک ، نروژ ، هلند ، بلژیک و سپس فرانسە بە سرعت بە اشغال نیروهای آلمانی درآمد .
هیتلر انگلستان را جزء لاینفک تمدن اروپا می‌دانست و در هر لحظە از جنگ برای صلح با انگلستان اقدام کرد اما انگلیسیهای کە مردمی متکبر بودند حاضر بە صلحی کە کمتر از تسلیم نوبد نمی‌شدند و تا آخرین نفس با آلمانها جنگیدند .
هیتلر کە نە می‌خواست انگلستان را از بین ببرد و نە می‌خواست قدرت ارتش خود را کاهش دهد از ادامە جنگ در غرب منصرف شد و رویش را بە طرف شرق ، یعنی شوروی ، برگرداند .
در ساعت 3:30 بامداد 22 ژوئن 1941 ارتش آلمان طی عملیاتی موسوم بە بارباروسا بە شوروی حملە کردند . در ابتدا سرعت ارتش بسیار بالا بود و در همان آغاز عملیات قسمتهای بسیاری از خاک روسیە را بە تصرف خود درآوردند . هیتلر و سایر فرماندهانش اینچنین می‌پنداشتند کە کار شوروی تا قبل از پاییز بە اتمام خواهد رسید و همین ، بزرگترین اشتباه ، او بود .
در زمستان سرد آن سال شوروی ، ارتش آلمان ، بە علت نداشتن تجهیزات کافی برای نبرد زمستابی با آنکە تا دروازەهای مسکو رسیدە بود ، بە علت مقاومت سرسختانە مردم و ارتش شوروی ، مجبور بە عقب‌نشینی شد و این آغاز پایان بود .
پس از ورود آمریکا بە جنگ جهانی دوم کە توسط ژاپن صورت گرفت ، روح تازەای در قوای متفقین دمیدە شد و جنگ وارد مرحلە جدیدی گردید .
سرانجام با توافقی کە توسط سران سە کشور انگلستان ، شوروی و آمریکا یعنی چرچیل ، استالین و روزولت انجام گرفت ، متفقین از شرق و غرب بە سمت آلمان یورش بردند و توانستند ارتش آلمان را بە زانو درآورند .
هیتلر تا دقایق آخر مقاومت کرد و چون دیگر هیچ نیرویی برای جنگیدن نداشت برای آنکە جسدش بە دست دشمنانش نیفتد دستور داد جسدش را بسوزانند و پس از این دستور با شلیک تپانچە بە زندگی پر فراز و نشیب خود پایان داد .
اما جنگ جهانی دوم ، جدای از تبعات منفی ، آثار مثبتی نیز برجای گذاشت کە امروزە بشر از آنها بهرەمند است . اصولا انسانها در مواقعی کە ضرورت ایجاد کند دست بە کارهای بزرگی می‌زنند و رشد سریع علم و دانش بشری و پیشرفت فوق‌العادە تکنولوژی کە بە علت رقابت شدید نظامی بوجود آمد از جملە این آثار است .
از دیگر مواردی کە در دنیای پس از جنگ بوجود آمد و بطور مستقیم بە این جنگ مربوط می‌شود می‌توان از تشکیل سازمان ملل متحد ، بوجود آمدن بلوک شرق و غرب و دوقطبی شدن جهان و دهها موارد دیگر را نام برد کە هنوز هم می‌توانیم این موارد را نام ببریم .
اما اگر هیتلر پیروز می‌شد ما بطور یقین در دنیای دیگری زندگی می‌کردیم و باز هم بطور یقین این همە کشت و کشتارهایی کە پس از این جنگ در سرتاسر جهان بە بهانەهای گوناگون شکل گرفتە و می‌گیرد بوجود نمی‌آمد . . . . . . و باز هم بطور یقین ایران خوشبخت‌تر از آنی کە در حال حاضر است ، می‌بود .

کپی برداری از این متن با درج منبع آزاد است .

پنجشنبه 13 مهر 1391 - 13:35
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر



برای ارسال پاسخ ابتدا باید لوگین یا ثبت نام کنید.


پرش به انجمن :


تماس با ما | زندگینامە آدولف هیتلر | بازگشت به بالا | پیوند سایتی RSS